سفارش تبلیغ
صبا ویژن


























مدیحه سرای بیتانه

بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم زمان حضرت موسى (ع ) مدتى باران نیامد و قحطى شد، حضرت موسى (ع ) با هفتاد هزار نفر از بنى اسرائیل براى دعاى ((استسقاء)) (طلب باران ) به صحرا رفتند، حضرت موسى (ع ) دعا کرد، ولى دعایش به اجابت نرسید.
در مناجات به خدا عرض کرد: ((چرا دعاى ما به استجابت نرسید)).
به او خطاب رسید که در میان دعاکنندگان یک نفر نمّام (سخن چین ) بود، از این رو، دعاى شما را مستجاب نکردم .
حضرت موسى (ع ) در میان جمعیت ، صدا زد، اى ((سخن چین )) هر کجا هستى بیرون رو که بخاطر تو، دعاى این مردم ، مستجاب نمى شود. کسى از میان جمعیت بیرون نرفت و سپس باران آمد و دعا به استجابت رسید.
حضرت موسى در مناجات عرض کرد: ((خدایا کسى از میان جمعیت بیرون نرفت و در عین حال دعا مستجاب شد و باران آمد؟ خطاب شد: اى موسى ! وقتى که تو نمّام (سخن چین ) را صدا زدى ، او فهمید و عرض کرد خدایا ((سخن چین من هستم ، مرا میان این مردم ، رسوا مکن ، توبه کردم )) چون او توبه کرد، دعاى جمعیت مستجاب شد
به این ترتیب ، خداوند ((ستّارالعیوب ))، سخن چین را رسوا نکرد و توبه او را پذیرفت ، و روشن شد که استجابت دعا مشروط به شرائطى است



نوشته شده در دوشنبه 91 بهمن 9ساعت ساعت 5:51 عصر توسط علی بیتانه| نظر بدهید
طبقه بندی: سخن چین وعدم استجابت دعا

                                           بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم

عماریاسر گوید: امیرمؤ منان على (ع ) در جائى نشسته بود، کبوترى از هوا آمد، دور حضرت پرواز مى نمود، و به زبان خود به حضرت على (ع ) مى گفت : ((امروز پرواز مى کردم ، دیدم روى زمین دانه هائى ریخته ، سرازیر شدم تا آنها را برچینم ، صداى بال یک ((باز)) را شنیدم که به قصد شکار من آمده ، فرار کردم ، و به اینجا آمده ام ، به فریادم برس ، من به شما پناه آورده ام ، على (ع ) آستین خود را باز کرد و آن کبوتر در آستینش جاى گرفت .))
ناگهان على (ع ) دید، ((باز شکارى )) فرا رسید، و با زبان خود (که على (ع ) مى فهمید) عرض کرد: ((صید مرا رها کن )).
على (ع ) به ((باز)) فرمود: ((این حیوان به من پناه آورده ، من آن را به دست دشمن نمى دهم .
باز شکارى عرض کرد: ((چهار روز است گرسنه ام ، امروز این کبوتر را خواستم شکار کنم ، به تو پناه آورده است .))
على (ع ) فرمود: ((هرکس به من پناه آورد، ممکن نیست که او را پناه ندهم )).
باز شکارى گفت : یا على ! یا شکار مرا بده و یا من گرسنه ام مرا سیر کن ...آنحضرت که در فکر این بود تا از راهى که بسیار سخت بود باز شکارى را غذا دهد، که باز شکارى فریاد زد: ((دست نگهدار من جبرئیل هستم و آن (کبوتر) برادرم میکائیل است ، امروز مى خواستیم تو را امتحان کنیم و فتوّت و جوانمردى تو را بیازمائیم ، حقا که جوانمرد هستى



نوشته شده در دوشنبه 91 بهمن 9ساعت ساعت 5:44 عصر توسط علی بیتانه| نظر بدهید
طبقه بندی: پناهندهگی کبوتر به علی علیه السلام

بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم

هشام بن حکم یکى از شاگردان برجسته امام صادق (ع ) گوید: امام صادق (ع ) فرمود: در زمانهاى گذشته ، مردى بود، دنیا را از راه حلال طلب کرد، به آن نرسید، از راه حرام طلب کرد باز به آن نرسید، شیطان به او گفت : دنیا را از راه حرام و حلال طلبیدى به آن نرسیدى ، مى خواهى تو را به کارى راهنمائى کنم که هم دنیایت آباد شود و هم پیروانت زیاد گردد!
او گفت : آرى .
شیطان گفت : دینى را اختراع کن و مردم را به آن دعوت نما، او این کار را کرد و پیروان بسیار پیدا نمود و دنیایش آباد شد.
پس از مدتى ، فکر کرد که این چه کارى بود کردم ، روز قیامت چه جوابى بدهم ، اظهار پشیمانى و توبه نمود، و و نزد پیروانش رفت و به آنها گفت : این دینى را که به شما عرضه داشتم ، خود ساخته بودم ، از آن ، دست بردارید.
آنها گفتند: تو دروغ مى گوئى آن دین حق است ، در تو شک پیدا شده است .
وقتى او چنین دید، زنجیر سنگین به گردن انداخت و گفت : زنجیر را از گردنم نمى گیرم تا خداوند توبه ام را قبول کند.
خداوند به پیامبرى از پیامبران وحى کرد که به فلانى بگو: به عزتم سوگند اگر آنقدر مرا بخوانى تا رگهاى گردنت بریده شود، دعایت را مستجاب نمى کنم ، مگر اینکه کسى که دعوت تو را قبول کرده او را برگردانى حتى اگر مرده ، او را زنده کنى و او را از عقیده اش برگردانى به این ترتیب مى بینیم که وزروو بال بدعتگذارى تا چه حد مشکل است !!

 

    مداح بیتانه در خدمت شما سروران عزیز

 

 

                             بابت مجالس روضه خوانی وذکر مصیبت *** شماره تماس:09159928520



نوشته شده در دوشنبه 91 بهمن 9ساعت ساعت 2:55 عصر توسط علی بیتانه| نظر بدهید
طبقه بندی: سرانجام بدعت گزاری

 

                        أَللهُمَ نـَوِّر قـُلوُبَنــَا بالقـــُرآن                            وَ زَیّــِـن أَخلاقـَنا بـِالقُرآن


وَ أَصلِـح اُمُورَنـــَا بالقـُــرآن                           وَأشفِ مَرَضَینـَا بـِالقـُـرآن


وَاَدِّ دُیــونــَنـَــــــا بالقــُــرآن                            وَ فـَرِّج هُمُومَنـَا بـِالقــُرآن


وَ اغـــفِر لِمُوتـَنـَــا بالقــُرآن                            وَ سَلِم مُسافِـرَینـَا بالقـُـرآن


وَ حفَظ إمَامَ زَمَانِنَا بالقــُرآن                            وَ عَجِّل فَرَج إمَامَ بالقـُرآن


وَأحفَظ عُلَـــمَانَنــا بالقـــُرآن                          وَأکشـِف کُـرُوبَنــَا بالقــُرآن


وَأحـفـَظ قَـآءِدَنـــَا بالقـــُرآن                           وَأنصـُر جُـیـُوشَنا بالقـــُرآن


وَأرحـَم إِمـَامـَنــَا  بالقـــُرآن                          وَأرحــَم شُهَـداءِنـَا بالقـــُرآن


وَنَجِـّنـَا مـِنَ النـَّار بالقـــُرآن                       وَ أدخـِلنـَا فِی الجـَنـَّة بالقـــُرآن


أَللهُمَ أجعَلِ  القـُرآنَ لَنـَا فِـی الدُنیَا قَـَرِینـًا وَ فـِی ألقـَبرِمُـونِـسًـا وَ أنیسًـا وَ عَلَی الصـِّراتِ نـُورًا وَ دَلِیلـًا وَ فـِی ألجَنـَّةِ رَفِیقـًا وَ شَفِیقـًا

 

                                                  مداح بیتانه در خدمت شما سروران عزیز

                             بابت مجالس روضه خوانی وذکر مصیبت *** شماره تماس:09159928520

                                                                  ***



نوشته شده در دوشنبه 91 بهمن 9ساعت ساعت 7:49 صبح توسط علی بیتانه| نظر بدهید
طبقه بندی: دعای قرانی

                                              بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم

 

خداوند به حضرت داود(ع ) وحى کرد که به ((خلاده )) دختر اوس ، مژده بهشت بده و او را آگاه کن که همنشین تو در بهشت است ، داود به در خانه او رفت و در را زد، خلاده ، در را باز کرد تا چشمش به داوود افتاد، شناخت و گفت : آیا درباره من چیزى نازل شده که به اینجا آمده اى ؟ داوود گفت : آرى ، عرض کرد: آن چیست ؟ فرمود: آن وحى الهى است .
خلاده گفت : آن زن من نیستم شاید زنى همنام من است ، من در خود چیزى نمى بینم که درباره ام وحى شود؟ ممکن است اشتباهى شده باشد.
داوود گفت : کمى از زندگى و خاطرات خود را برایم بگو (شاید معما حل شود)
خلاده گفت : ((هر درد و زیانى به من رسید، صبر و تحمل کردم ، و چنان تسلیم رضاى خدا بودم که از او نخواستم آنرا برگرداند تا خودش برضاى خود برگرداند، و بجاى آن عوض نخواستم و شکر کردم )).
داود گفت : ((بهمین جهت به این مقام رسیده اى !))
امام صادق (ع ) پس از ذکر این ماجرا فرمود: ((این است دینى که خداوند آنرا براى بندگان صالحش پسندیده است ))
(35)

                مداح بیتانه در خدمت شما سروران عزیز

                             بابت مجالس روضه خوانی وذکر مصیبت *** شماره تماس:09159928520

                                                                  ***

 

 



نوشته شده در یکشنبه 91 بهمن 8ساعت ساعت 7:5 عصر توسط علی بیتانه| نظر بدهید
طبقه بندی: شیرزنی که در بهشت همنشین داوود میشود دعای قرانی

طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
مرجع دریافت قالبها و ابزارهای مذهبی
By Ashoora.ir & Night Skin